تکثیر "تو"

در هر ثانیه از روزگارم...

یعنی : 

قشنگترین تکراری که هیچ وقت...

" تکراری نمیشه "

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

تو نِمے دانے وَقتے ،

چِشمانَتـــ غَمگینَند ..

وَقتے صِدایتــ آهنگ هَمیشگے اَش رآ نـَدارَد ..

گاه کـہ غمـِ عالمـ در دِلَت جاے مے گیـرد ..

اَز هَمـہ ے دُنیـا گِرفتـہ اَستــ ..

چـہ دردے مے کِشَمـ !

مے خواهَمـ یِکبآره تَمآمـِ هَستے رآ بـہ آتَش بِکشَمـ ..

تَمامـِ دُنیـا رآ بَر هَم ریزَمـ ..

تو چـہ مے دانے ؟

چـہ دَردے دارَد ..

غَمـِ چِشمانَتــ رآ دیدَن !

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

دسـت من

خالی است از …

بودن تو !

امــــا 

دلــــم ؛ تا دلت بخـــواهد …

از ” تـــو ” پــر است !! همین

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

پ:ن

گاهی رفتن آسانتر از ماندن با منت است...

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

 زندگی بدون عشق
مانند درخت بدون شكوفه و میوه می ماند .
زندگی بدون عشق زندگی نیست ....
زندگی چیست ؟
عشق ورزیدن!و........؟
زندگی ماجرایی است پر هیجان ما در زندگی خود نشانه ها یی می بینیم
حاكی از حضور خداوند در درون و بیرون ما .
اگر چشم دل را باز كنیم می توانیم این نشانه ها را ببینیم و بخوانیم .
دنیای ما سرشار از معناست .
هر آنچه كه در درون و بیرون ما اتفاق می افتد نامه ای است از عالم بالا كه باید آن را باز كنیم و بخوانیم .ا
ین نامه ها را خداوند برای همه ما می فرستد او از زبان همه چیز و همه كس و همه حادثه ها با ما سخن می گوید.
عشق چیست ؟ عشق رایحه شناخت خویشتن خویش است .
وقتی لبریز می شوی از حقیقت خود- كه همان خداست – آن گاه سهیم می شوی خود را با دیگران
وقتی می فهمی كه از هستی جدا نیستی .آ
نگاه عاشق می شوی .
عشق میوه تجربه وحدت عارفانه خود با همه چیز و همه كس است .
عشق رابطه نیست بلكه برترین مرتبه وجود است .
بعضی ها به غلط گمان می كنند كه نقطه مقابل عشق نفرت است .
نقطه مقابل عشق نفرت نیست بلكه ترس است .
نفرت عشق وارونه است .
وقتی خود را نمی شناسی

بقیه در ادامه مطلب...

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

خــــــیلی ســـخــتـــه

نصفه شبــــی بغض گـــــلوتو بگیــــــره و دلتنگــــــش بشـــی

فکــــــــر کنی شایـــــــد مثل قدیمـــا

باز هم یه اس بده گاه و بی گاه و بپرسه خوابی یا بیداری؟.

.

.

ولـــــــی بــاید قبول کنی

اون هیــــــــچوقت برنمیگرده. . .

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

جملات عاشقانه باعکس

چــہ قــــــــدر دوســـــت داشـــــتم 

تــــــمام دلتنـــــــگے ايـــــن روزهـــــا را

با كـــــسے تقســـــــيم مـــــے كـــــردم 

ويــا كســـــے بـــــود

بـــراے گـــوش دادن

و درد دل كــردن بمـــــانـــــد

كـــــه آنقـــــدرفاصلــــــہ زيـــــاد شـــــده

كـــــه هـــــر چــــــہ فـــــريـــــاد ميـــــزنمـــــ 

گويــا صــــــــدايم را

نــــــہ

"تــــــــو" ميشـــــنوے

و نـــــہ

هيـــــچ كـــــســـــہ ديگه

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

جملات عاشقانه همراه با عکس

از خودم دور میشوم

تا به تو نزدیکتر باشم

این روزها . . .

" خیال "

تنها راه با هم بودن است که این روزها می تواند باشد ! 

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

کــمي عـوض شدم .

ديــريست از خــداحـافظي ها غـمگين نــميشوم .

به کـسي تــکــيه نـميـکنم .

از کـسي انــتظار مـحبت نــدارم .

خودم بــوسه ميـزنم بر دسـتانم .

ســر به زانـو هايم مـيگذارم و سـنگ صـبور خـودم

مـيشوم .

نـگران خـودم مـيشوم .

بـراي خــودم هـديه مـيخرم .

با خـودم سـاعت ... هـا حـرف مـيزنم در دنـياي خـودم .

کـسي حـق ورود نـدارد جـز خــودم ...

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

چه قدر کم توقع شده ام !!!

نه اغوشت را میخوام 

نه یک بوسه !

نه حتی بودنت را !!!

همین که بیایی و از کنارم رد شوی کافیست ...

مرا به ارامش میرساند حتی ...

اصطکاک سایه هایمان !!!

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

 آسمان مال من است…
در شب شهر خیال…   
زندگی مثل گل یاس پر از خاطره هاست
و تو شبگرد صمیمانه ی رویای منی
که شمیم نفست سایبان تن بی روح من است
تو بیا جاری شو   
در شب شهر خیال…
که شمیم نفس سبز بهاران از توست
من در دورترین خاطره هابه نگاه تو…به چشمان نوازشگر تومحتاجم     

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

ملات عاشقانه رمانتیک

چقدر قلبت زيباست

روزهاي زندگي ام گرم ميگذرد با تو ،به گرماي لحظه هايي که تو در آغوشمي

با تو گرم هستم و نميسوزد عشقمان، اي خورشيد خاموش نشدني

همچو يک رود که آرام ميگذرد،عشق ما نيز آرام ميگذرد و تويي سرچشمه زلال اين دل

ساعت عشق مان تمام لحظه هاي زندگيست ،ثانيه هايي که پر از عطر و بوي عاشقيست

اي جان من ،مهرباني و محبتهايت،وفاداري و عشق اين روزهايت،اميدي است براي خوشبختي فردايت

ميدانم هميشه همينگونه که هستي خواهي ماند،مثل يک گل به پاکي چشمهايت،به وسعت دنياي بي همتايت

هواي تو را ميخواهم در اين حال دلتنگي،امواجي از ياد تو را ميخواهم در درياي خاطره هاي به يادماندني

همنفسمي، اي که با تو يک نفس عاشقم

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

 درد تنهایـــــــــی کشیـــــــــــــــــــــد ن،

مثلِ کشیدنِ خطهایِ رنگی روی کاغذِ سفـــــــــید،

شاهکاری میسازد به نامِ دیوانــــــــــگی…!

و من این شاهکــــارِ را به قیمتِ همه? فصلهایِ قشنگِ زندگیم خرید ام…

تو هر چه میخواهـــــــــی مـــــــرا بخوان...

دیوانـــــه، خود خــــواه،بی احساس……………..
نمیــــفروشــــــــم

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

خوب خوبم

هیچ دردی ندارم

اینجا سرزمین غریبی است

نمی توان آن را شناخت

باید آن را زندگی کرد

دلم می خواهد همیشه اینجا بمانم

عطر بهار نارنج در باغ بیداد می کند

نمی بینمش اما صدایش مرا با خود می برد

عاشقم می کند

دلم تنگ است

دلم برای دیدنش تنگ است

کی رخ می نماید ؟

نمی دانم ….

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

خوب خوبم

هیچ دردی ندارم

اینجا سرزمین غریبی است

نمی توان آن را شناخت

باید آن را زندگی کرد

دلم می خواهد همیشه اینجا بمانم

عطر بهار نارنج در باغ بیداد می کند

نمی بینمش اما صدایش مرا با خود می برد

عاشقم می کند

دلم تنگ است

دلم برای دیدنش تنگ است

کی رخ می نماید ؟

نمی دانم ….

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

یکبار خواب دیدن تو به تمام عمر می ارزد ،
پس نگو
نگو که رویای دور از دسترس خوش نیست
قبول ندارم
گرچه جسم به ظاهر خسته است ولی
دل دریاست…
تاب و توانش بیش از اینهاست
دوستت دارم
و تاوان آن هرچه باشد  باشد !
دوستت خواهم داشت
بیشتر از دیروز 
باکی ندارم
از هیچکس و هرکس که تو را دارم عزیز !

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

 سخــــتــی تــنهــایی را وقتـــــی فــــهمیـــدم

که دیــدم مترسکـــــ

بـه کــلاغ می گویــد:

هرچــقدر دوستـــ ــ داری نوکــ بزن

فقـــط تنهــام نــذار!!

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

خیابان

شعر بلندی ست

وقتی من با قدم های تو قدم می زنم!

و شب

یکباره یکپارچه می شود،

از خواب هایی که تو را به من می رسانند

وقتی

من با چشم های تو چشم می بندم!

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

کسی ما را نمی پرسد کسی ما را نمی جوید
کسی تنهایی ما را نمی گرید
دلم در حسرت یک دست
دلم در حسرت یک دوست
دلم در حسرت یک بی ریای مهربان ماندست
واما با توام ای انکه بی من مثل من تنهای تنهایی
کدامین یار ما را میبرد تا انتهای باغ بارانی
کدامین اشنا ایا به جشن چلچراغ عشق مهمان می کند ما را
بگو ای دوست

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

ای کاش می شد سهم من از با تو بودن ارامش وعشق باشد نه دلتنگی وانتظار...

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

 تو باشی و هوای بهار و من
قدم به قدم فدایت می شوم
تو باشی ، از لحظه های دلتنگی جلو می زنم
به تمام درهای بسته دهن کجی می کنم
به بن بست ها ، به خیابان هایی همه با یک نام …
دوست دارم تو باشی و من نشانی ها را گم کنم ، راه خانه را هم ندانم تا همه بفهمند برای من کم حواس خانه آن جاست که تو باشی و من قدم به قدم فدایت شوم !

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

عجبــــ وفـــایـــی دآرد این دلتنگــــی…!
تنهـــــاش که میـــذآریـــی میــری تو جمـــع و کلّی میگـــی و میخنــــدی…
بعد کـــه از همه جـــدآ شدی از کـُنـــج تآریکـــی میآد بیرون
می ایستـــه بغـــل دستــتــــ …
دســتـــ گرمشـــو میذاره رو شونتــــ
بر میگـــرده در گوشــتـــ میگـــه:
خـــوبــی رفیـــق؟؟!!
بـــآزم خودمـــم و خـــودتــــ …

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

از تو که صحبت به میان می آید

آسیب پذیر می شوم

 
چطور ممکن است

این انصاف نیست که تا بودی ترس نرسیدن به تو شکنجه ام می داد

حال که نیستی

جای خالیت …

ای کاش می دانستی

جای خالی رویایت را با هیچ رویایی نتوانستم بپوشانم

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

عشق اگر عشق باشد ؛
هم خنده هایت را دوست دارد ،
هم گریه هایت را ….
هم شادی ات را دوست دارد ؛
هم غم هایت را …
هم لحظه های شادابی ات را می پسندد ،
هم روز های بی حوصلگی ات را …
هم دقایق پر ازدحامت را همراهی میکند ،
هم دقایق تنهایی ات را …



عشق اگر عشق باشد ،

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

خُــدایــآ بُــت بــود...

  بُـــت شِـــکَــن فــرســتــادی. . .

                          مــن پُــر از بــُغــضــم. . . .

 بــُغــض شِکــَن هــم داری؟؟

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

حرفی نیست...
خودم سکوتت را معنی می کنم!
کاش می فهمیدی
گــــــــــاهی....همین نگــــاه ســـــــــــــــــــردت...
روی زمستان را ه هم كم می كنـــــــــد...

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

عبور باید کرد تا افق پیداست

عبور باید کرد تا جای قدم هایت برجاست

عبور باید کرد از مقابل این لبخندهای فرو خورده

از میان این منظره های چروک خورده

از اجتماع این همه قلب های ترک خورده

باید وا گذاشت و رها کرد

این ...

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

ایســــــتــــاده ام ...

بگـــذار ســـرنوشـــت راهـــش را بـــرود ... !

مـــن ،

همیــن جا ،

کنار قـــول هـایت ،

درســــت روبــروی دوســـت داشتـــنت و در عمــــق نبـــودنت ،

محـــــکم ایــستاده ام !!

....................................................................................................................
چیزهای کوچک:

عشقم مواظب خودت باش...

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

حالا که قرار است از دست برویم

دل به هم دادنمان را

بیا قصه ای کنیم

پر از جراحت های کاری عاشقانه .

یا آبی که از سرمان می گذرد را

قایق نسازیم و

دلی را که دارد از راه به در می شود

مرشد نباشیم !

بیا

بی هیچ شرط و تدبیری

تنها تا می توانیم عاشق شویم

........................................................................................

چیزهای کوچک:

خیلی وقت است که قلبم را سپرده ام به تو
خیالم راحت است هم از بابت قلبم و هم از تو

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

 نگو هنوز دست‌هایم برای گرفتن زندگی کوچک‌اند...

برای این «فرصت بزرگ» به اندازه‌ی کافی بزرگ شده‌ام

شب‌ها این را بهتر می‌فهمم

وقتی زندگی سبک می‌شود و من و این روح بیقرار بهتر با هم کنار می‌آییم.

انگار در سیاهی شب، همه‌ چیزهای پیش پا افتاده محو می‌شوند.

شاید این تویی که با عصای جادویی‌ات آن‌ها را مثل سنگریزه‌هایی بی‌مقدار به کناری می‌اندازی

همیشه...

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

چه زیبا گره خورد …

بخت من با “تو ”

خـدایـا کورش کن !!!

که با دست که هیچ،

با دندان هم باز نشود ..!

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

آی مردم

من غریبستانیم

انتهای لحظه ی بارانیم

شهر من آن سوتر از پروازهاست

در حریم آبی افسانه هاست

شهر من بوی تغزل میدهد

هر که می آید به او گل می دهد

دشتهای سبز، وسعت های ناب

نسترن، نسرین، شقایق، آفتاب

 باز این اطراف...

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

تو نیستی

و من تنهایم…

تو نیستی

ومن این را مؤمنم.

تو نیستی

و این تلخ ترین مستند زندگی من است...

اما...

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

بعضی دکمه های کیبورد شل شده اند ! بس که استفاده شده اند !!!

دکمه های : ک ا ش ب و د ی

د و س ت ت د ا ر م

................................................................................................

چیزهای کوچک:

کاش بودی

دوستت دارم

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

لمس کن کلماتی ر اکه برایت می نویسم ...

تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست ...

تا بدانی نبودنت آزارم می دهد ... لمس کن نوشته هایی را که لمس ناشدنیست و عریان ... که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد ...

لمس کن گونه هایم را که خیس اشک است ...

لمس کن لحظه هایم را ... تویی که می دانی من چگونه عاشقت هستم، لمس کن این با تو نبودنها را.

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

با صدای بلند و با تمام خودم می گویمت :تو بهترینی

هم می گویمت
هم حک می کنم
تا برای همیشه بماند
در خشت خشت بهشتمان…

به من بگو دوستت دارم ....

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

امشب دلگیرم...

گویا دلم پیش کسی گیر است

کاش کسی بود که با بودنش وجودم را آسوده می کرد...

کاش کنارم بود آنکه باید باشد...

............................................................................................

چیزهای کوچک:

امشب چشمان هوای باران دارند، انگار گونه هایم طروات بارانِ تاریکیِ شب را لمس خواهند کرد...

این یک درد است...

  م            ر

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

اگه ببندی رو من چشاتو

اگه بگیری از من نگاتو

من از تو حتی دلگیر نمیشم

بازم میگم عشقو میخوام با تو

میترسم روزی از دستم بری تو

بگی روزی ازت خواستم بری تو

بمون که التماست میکنم من

دلت میاد تا من هستم بری تو؟

اگه ببندی رو من چشاتو

اگه بگیری از من نگاتو

من از تو حتی دلگیر نمیشم

بازم میگم عشقو میخوام با تو

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

پایان قصه ها همه تلخ است بعد از این

گم می کنند خانه ی خود را کلاغ ها

                                                 وقتی بهار می رسد از راه، آه! آه!
 
                                                 جایت چه خالی است در این کوچه باغ ها

..........................................................................................

چیزهای کوچک:

دلم کمی تنگ است...

کسی هست که معنای دلتنگی را بفهمد؟!

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد