عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
0 | 233 | repair00 |
![]() |
0 | 189 | repair00 |
![]() |
0 | 188 | repair00 |
![]() |
2 | 544 | tehran_apartment |
![]() |
0 | 465 | metal1 |
![]() |
0 | 442 | metal1 |
![]() |
0 | 448 | metal1 |
![]() |
0 | 419 | arzdigital |
![]() |
0 | 412 | metal1 |
![]() |
0 | 416 | metal1 |
کاش یکی پیدا میشد که
وقتی میدید گلوت ابر داره
و چشمات بارون ،
به جای اینکه بپرسه "چته ؟"
"چی شده ؟"
بغلت کنه و بگه “ گریه کن” …
شجاعت مـے خواهد
وفادار احساسـے باشـے
کــ ِ میدانـے
شکست مـے دهد
روزے نفس ـهاے دلت را ...!!!
آنقدر تنهایم که
کسی نیست صندلی را از زیر چوبه دارم بکشد!
آن یاد تـــرا همیـــــشه از یادم نبــرم
هنــــگام به غم نشــــستنم یا سفــــــرم
درهر نفســـم چو نبــض جانـــم شده یی
چون دوختــه ای تــریـــشه های جگرم
آی مردم
من غریبستانیم
انتهای لحظه ی بارانیم
شهر من آن سوتر از پروازهاست
در حریم آبی افسانه هاست
شهر من بوی تغزل میدهد
هر که می آید به او گل می دهد
دشتهای سبز، وسعت های ناب
نسترن، نسرین، شقایق، آفتاب
باز این اطراف...
حالم خوب است
فقط دلم کمی نه
زیــــــاد بهانه ات را می گیرد
آنـقدر عرض کوچه را در انـتظـارت قـدم زدم
که یـادم رفت کدام سمـت کوچه بـن بست است
حالـا دیگر از هر طـرف بیایـی فرقی نمی کند غـریـبـه ای
گفتم که اگر نبینتت دلم از غصه می تپید
دیدم دلی برای تپیدن نمانده است
شب است ودر بدر کوچه های پر دردم
فقیر وخسته
به دنبال گم شده ام میگردم
اسیر ظلمتم
ای ماه پس کجا ماندی؟
من به اعتبار تو فانوس نیاوردم...